شازاده کوچولوی مامی و ددی

اولین تجربه شنا در دریای خزر

1394/3/16 9:42
نویسنده : مامان نرگس
404 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم تو عاشق آبی. دوست داری از صبح تاشب توی سینک ظرفشویی، روشویی، تشت، وان، زیر دوش آب هر جایی که هست زیر آب باشی. کوچیکتر که بودی زیاد آب بازی نمی کردذی اما می نشستیآروم تویآبو واقعا لذت میبردی. حالا که بزرگتر شدی دستهای خوشگلتو هی بالا و پایین میبری و توی آب بال بال میزنی. ای جان که چه ذوقی می کنی و چقدر خوشحالی وقتی توی آبی. بعدشم که می خوام از آب بیارمت بیرون میزنی زیر گریه و ....

در حموم که باز باشه ، صدای آب از یه ایی بیاد وای نگو که حالت خراب میشه که تو رو هم ببرن آب بازی. الهی مامان فدات بشه که انقدر تو عسلی من ناز داری.

حالا این پسر طلای عاشق آب رو بردیمش دریا، یه جای بزرگ پر از آب محبتمحبتمحبت اولش متوجه نشدی که چه خبره، فکر کنم نتونستی آب رو تشخیص بدی. بعدش که یکم بردیمت توی آبو ترست ریخت شروع کردی بهآب بازی و دیگه بی خیال آب نمیشدی. وای که چقدر به شما و بابایی خوش گذشت. بغلراستی یه جلیقه بادی انگری برد، با اینکه از انگری بردز خوشم نمیاد، برات خریدیم. میذاشتیمت توی اون و پاهات میرفت توی آب. یعنی دو ساعت تموم توی آب بودی. با اینکه کلی ضد آفتاب زدم بهت ولی بازم کلی سوختی و قرمز شده بودی. بالاخره بعد از دو ساعت شنا کردن رضایت دادی که بریم ساحل. جمع و جور کردیم و رفتیم برای ناهار. رستورانی که رفتیم یه حوض بزرگ و آبشار داشت و تو پسر طلا با دیدن آب شروع کردی به بی تابی که باز بری آب بازی، وای که شما خسته نمیشی گلم.تعجبچشمکچشمکخندونکخندونکخندهخنده

بالاخره دو روز تو آب بودی و کلی خوش گذروندی و بعد از اینکه برگشتی متاسفانه گوشات چرک کرد اذیت شدی عسل. اما ارزشش روداشت مگه نه؟؟؟

اینم عکس های سفر دریای شما

به سمت دریا ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)